دسترسی ها

به گزارش گویای صنعت، دکتر عباس عبداللهی، دکترای روانشناسی در گفت و گو با برنامه «با من بگو» رادیو سلامت، فعال بودن را یکی از راه های مقابله با افسردگی دانست و افزود: منظور از فعال بودن یعنی یک زندگی فعال داشته باشیم. یکی از مواردی که زندگی ما را فعال می کند فعالیت بدنی منظم مثلا ورزش کردن است. همان طور که می دانید ورزش کردن، اندورفین هایی را در بدن ترشح می کند که به عبارتی از آن به عنوان هورمون شادی نام برده می شود.
وی در ادامه بیان کرد: پیاده روی روزانه و منظم می تواند باعث شود تا افراد انرژی مثبت و روحیه بالاتری داشته باشند. خوردن غذاهای ناسالم از قبیل فست فود ها باعث می شود که افراد سطوح بیشتری از افسردگی را تجربه کنند، اما مصرف میوه ها، سبزی، غلات و منابع پروتئینی می تواند در بهبود افسردگی افراد نقش مهمی داشته باشد.
این روان شناس خواب کافی را یکی دیگر از راه های مقابله با افسردگی عنوان و بیان کرد: همین طور که می دانید افرادی که علائم افسردگی دارند عموما بیان می کنند که دارای اختلال در خواب هستند. بنابراین، بهتر است ما یک الگوی خوب، منظم و کافی برای خواب در نظر بگیریم.
وی ادامه داد: ارتباط با دیگران مورد دیگری است که ما باید به آن توجه بکنیم. حفظ روابط اجتماعی و ارتباط با دوستان و خانواده می تواند حس تنهایی در افراد را کاهش دهد و این حمایت عاطفی باعث می شود که ما سطح کمتری از افسردگی را تجربه کنیم.
عبداللهی در ادامه گفت: بهتر است که ما برنامه ریزی و مدیریت زمان را در کارهای مان رعایت کنیم. افرادی که افسرده هستند ممکن است خودشان نتوانند این کار را انجام دهند بنابراین توصیه می شود که دیگران به اوکمک کنند تا به صورت تدریجی رفتار آنها درونی و خودکار شود.
وی با بیان اینکه نوشتن روزانه احساسات و تجربیاتی که افراد دارند می تواند افسردگی را کاهش دهد و به بهبود عملکرد روانی ما کمک کند، افزود: تنظیم اهداف مثبت یکی دیگر از راهکارهایی است که می تواند به ما برای کاهش افسردگی کمک کند؛ یعنی اینکه ما اهداف مثبت و قابل دستیابی را برای خودمان داشته باشیم. یکی از مواردی که باعث به وجود آمدن افسردگی می شود این است که افراد هدف های ایده آل با هدف های غیر واقعی رت برای خودشتن در نظر می گیرند و وقتی به آنها نمی رسند سطح بالاتری از افسردگی را تجربه می کنند.
این روانشناس در پایان اظهارداشت: جستجوی معنا در زندگی، زمانی که ما نگاه می کنیم که یک فرد، معنایی برای زندگی خودش ندارد ممکن است دچار پوچی شود. از این رو، بهتر است که آدمها جستجو کنند و معنای زندگی خودشان را اکتشاف و بر مبنای معنای زندگی خودشان اهدافی را تعیین کنند.