به گزارش گویای صنعت به نقل از فارس،تحریم پدیدهای است که بیش از یک دهه اقتصاد ایران را تحت فشار قرار داده و موجب سقوط درآمدهای دولت و رفاه عمومی مردم شده است. واضحترین اثر تحریم بر اقتصاد ایران، کاهش صادرات نفت کشور از ۲٫۵ به ۱ میلیون بشکه در روز بوده که هزینه سنگینی را بر این کشور نفتی وارد کرده است.
تاکنون نسخههای متفاوتی از سوی جریانات سیاسی داخل و خارج در مواجهه با تحریم به دولت ایران پیشنهاد شده است که در مجموع در دو محور خلاصه میشود: ۱- مذاکره و توافق با آمریکا برای رفع تحریم ۲- بیاثر سازی تحریم با دیپلماسی فعال اقتصادی.
در پرونده «ماجرای تحریم» به ابعاد مختلف تحریمهای آمریکا و راهکارهای مواجهه با آن و ثمرات آنها را مورد بررسی قرار میدهیم.
*چرا ایران به راحتی تحریم شد؟
اما برای انتخاب راهکار مناسب ابتدا باید به این سوال پاسخ داد که چگونه ایران تحریم شد؟ شاید یک پاسخ سادهانگارانه به سوال مذکور این باشد که با آغاز ریاستجمهوری فردی به نام محمود احمدینژاد از سال ۱۳۸۴ به بعد رابطه ایران و غرب تخریب شد.
در اینجا یک سوال دیگر مطرح میشود که چرا آمریکا در تحریمهای دوره اول به دولت احمدینژاد معافیت صادرات یک میلیون بشکهای اعطا کرد ولی در دوره تحریم دوم هیچ معافیتی به دولت اعتدالگرای حسن روحانی داده نشد؟ آیا دولت اوباما که در پی اعمال تحریمهای فلجکننده به یکی از استکبارستیزترین دولتهای ایران بود قصد رحم کردن به این دولت ایران را داشت؟ قطعا خیر.
اصلا کمی به عقبتر برگردیم، چرا این تحریمهای نفتی برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران در تندترین برخوردهای ایدئولوژیک بین ایران و آمریکا در دهه ۶۰ شمسی اعمال نشد؟ آیا آن زمان آمریکا قصد کمک به ایران را داشت؟ قطعا خیر.
در نتیجه به نظر میرسد رفتار تحریمی آمریکا با ایران از سال ۲۰۱۲ به بعد، وابستگی خاصی به نگاه سیاسی دولتهای ایران و آمریکا نداشته باشد. بلکه باید ریشه این تحریمها را در لایه عمیقتری نسبت به بحثهای رایج سیاسی در کشور مورد بررسی قرار داد.
* ظهور نفت شیل آمریکا معامله کلان ایران و غرب را از بین برد
به اعتقاد کارشناسان، اعمال تحریمها نه علت بلکه معلول از دست رفتن نقش ایران در زنجیره اقتصاد جهانی است. یعنی چون ایران نقش خودش به عنوان تامینکننده نفت غرب را از دست داد، تحریم شد، نه اینکه چون تحریم شد، نقش تامینکننده نفت غرب را از دست داده باشد.
مجید شاکری، کارشناس ارشد اقتصاد بینالملل در این باره میگوید: نقش ایران در یکصد سال گذشته بدین صورت بوده که تامین نفت یا امنیت جریان انتقال نفت از خلیج فارس را ضمانت بکند و مابهازای آن از طرف غربیها توسعه را دریافت کند. از سال ۲۰۰۸ تا سال ۲۰۱۱ به بعد یک امر برونزا بدون ارتباط با اینکه رفتار ایران در قبال منافع آمریکا چیست موجب شده است که زیرساخت معامله بین ایران و غرب از بین برود.
وی اظهار داشت: اما کدام عامل برونزا باعث شد که این معامله پیشین بین ایران و غربیها که یکصد سال برقرار بود از بین برود؟ به نظر بنده این عامل مربوط به انقلاب نفت شیل در آمریکا و استغنای آمریکا از نفت خلیج فارس است و هماکنون آن اِلمانی که منافع آمریکا و ایران را همسو میکرد دیگر وجود ندارد.
در واقع تا قبل از سال ۲۰۱۲، ایران با تامین امنیت نفت خلیج فارس، مابهازای این اقدام لوازم توسعه از غرب را دریافت میکرد اما الان با ظهور نفت شیل آمریکا و بینیازی این کشور به نفت خلیج فارس، این معامله کلان بین ایران و غرب (به خصوص) آمریکا از بین رفته است.
* تحریم نفت ایران با هدف بازاریابی برای نفت شیل آمریکا است
کمی سادهتر به این موضوع بپردازیم، بیژن زنگنه وزیر سابق نفت ۲۵ آذر سال ۱۳۹۸ با اشاره به اعمال تحریمهای نفتی آمریکا علیه ایران گفت: من هیچ شکی ندارم که یکی از دلایل آمریکا برای تحریم ایران و ونزوئلا، فراهم کردن بازار برای نفت شیل خودش، آن هم با قیمتهایی است که سرمایهگذاری را توجیه کند.
زنگنه افزود: آمریکا در دو سال پیاپی ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹، هر سال ۱.۵ میلیون بشکه به تولید خود اضافه کرد که با قیمتهای بالای ۶۰ دلار فروخت و بدون زحمت هم توانست با خارج کردن ایران و ونزوئلا، بازار را در اختیار داشته باشد، بنابراین این موضوع تنها سیاسی نبود، بلکه قضیه اقتصادی هم بود که پوششی سیاسی به خود گرفت و با زور و گردنکلفتی آن را اعمال کردند.
به زبان ساده، ظهور نفت شیل نه تنها آمریکا را نسبت به نفت خلیج فارس بینیاز کرد و معامله کلان ۱۰۰ ساله ایران و غرب را از بین برد، بلکه تولید بیشتر شیل، آمریکا را در بازار نفت رقیب ایران نیز کرد تا با حذف نفت این کشور، نفت شیل خودش را در بازار وارد کند.
در نتیجه با توسعه نفت شیل، نه تنها آمریکا هیچ انگیزهای برای رفع تحریم و معامله با ایران را ندارد بلکه برعکس انگیزه این کشور بر تحریم نفت ایران برای بازاریابی نفت شیل خود است. بدین ترتیب تا وقتی ایران نتواند جایگاه و نقش جدیدی در زنجیره اقتصاد جهانی برای خود ایجاد کند، این تحریمها ادامه خواهد داشت.
واضح است که اجرای برجام با وجود فقدان زیرساخت یک معامله کلان نه تنها مشکلی را حل نمیکند بلکه ایران را در ریل امتیازدهیهای مکرر قرار میدهد که برای آن پایانی متصور نخواهد بود و ایران باید تلاش کند با دیپلماسی اقتصادی فعالانه، بیاثر سازی تحریم را از مسیر ایجاد جایگاه جدید در زنجیره اقتصادی جهانی پیگیری کند.
در ادامه پرونده «ماجرای تحریم» به سوالات بیشتری درباره راهکارهای مواجهه با تحریم نفتی پاسخ داده میشود، سوالات و شبهاتی که بیش از یک دهه است در اذهان عمومی وجود دارد.
Friday, 22 November , 2024