دکتر حمیدرضا عباسی مقدم متخصص مدیریت و رییس سازمان نخبگان ورزشی جهان و رییس انجمن مفاخر علمی ورزشی و هنری ایران زمین و رییس گروه های مردمی حامیان ولایت ،دولت ،مجلس و قوه قضاییه ده گام مدیریتی به دولت چهادهم به ریاست دکتر مسعود پزشکیان پیشنهاد کرد که در این شماره به تحلیل گام اول می پردازیم.

به گزارش گویای صنعت،دکتر حمیدرضا عباسی مقدم متخصص مدیریت و رییس سازمان نخبگان ورزشی جهان و رییس انجمن مفاخر علمی ورزشی و هنری ایران زمین و رییس گروه های مردمی حامیان ولایت ،دولت ،مجلس و قوه قضاییه ده گام مدیریتی به دولت چهادهم به ریاست دکتر مسعود پزشکیان پیشنهاد کرد که در این شماره به تحلیل گام اول می پردازیم.

جناب اقای دکتر پزشکیان نقش مدیریتی موفق شما در ایران مسیر زیرتست که بنده در ده گام برای شما ترسیم می کنم.

گام اول :

تفاوت اصلی بین مدیریت و اداره کردن در موارد زیر است:

۱٫ دید و چشم انداز:
– مدیریت به دنبال ایجاد چشم انداز و تفکر استراتژیک است و به دنبال بهبود و پیشرفت بلندمدت سازمان است.
– اداره کردن بیشتر معطوف به امور روزمره و عملیاتی سازمان است.

۲٫ برنامه ریزی و سازماندهی:
– مدیریت بر برنامه ریزی استراتژیک و ایجاد ساختار سازمانی مناسب تمرکز دارد.
– اداره کردن بر تخصیص منابع و هماهنگی فعالیت های روزمره متمرکز است.

۳٫ رهبری و نفوذ:
– مدیریت بر ایجاد انگیزه و الهام بخشی به کارکنان برای دستیابی به اهداف بلندمدت تأکید دارد.
– اداره کردن بر نظارت و کنترل عملیات روزانه تأکید دارد.

۴٫ نوآوری و خلاقیت:
– مدیریت به دنبال ایجاد تغییرات و نوآوری در راستای بهبود و پیشرفت سازمان است.
– اداره کردن بیشتر به حفظ روندهای موجود و تداوم عملیات سازمان توجه دارد.

در مجموع، مدیریت نگاهی استراتژیک و بلندمدت به سازمان دارد، در حالی که اداره کردن بر امور روزمره و اجرایی تمرکز دارد. هر دو نقش مکمل یکدیگر هستند و سازمان ها برای موفقیت نیاز به هر دو دارند.
برای بهینه سازی مدیریت و اداره کردن در یک سازمان، می‌توان از راهکارهای زیر استفاده کرد:

۱٫ تعریف دقیق نقش‌ها و مسئولیت‌ها:
– مرزهای بین مدیریت و اداره کردن را مشخص کنید.
– وظایف و مسئولیت‌های هر نقش را به صورت شفاف تعریف کنید.
– از تداخل یا هم‌پوشانی وظایف جلوگیری کنید.

۲٫ ایجاد ساختار سازمانی مناسب:
– ساختار سازمانی را به گونه‌ای طراحی کنید که نقش‌های مدیریتی و اجرایی به خوبی تفکیک شده باشند.
– از سطوح سازمانی مناسب و همخوان با نیازهای سازمان استفاده کنید.
– تفویض اختیار مناسب به مدیران و کارکنان اجرایی را در نظر بگیرید.

۳٫ تقویت ارتباطات و هماهنگی:
– برقراری ارتباط مؤثر بین مدیران و کارکنان اجرایی را تسهیل کنید.
– مکانیزم‌های بازخورد و گزارش‌دهی مناسب ایجاد کنید.
– همکاری و هماهنگی بین سطوح مختلف سازمان را تقویت کنید.

۴٫ توسعه مهارت‌های مدیریتی و اجرایی:
– به آموزش و توسعه مهارت‌های مدیریتی مدیران توجه کنید.
– مهارت‌های عملیاتی و اجرایی کارکنان را تقویت کنید.
– از انتقال تجربیات و دانش بین افراد حمایت کنید.

۵٫ ایجاد سیستم‌های مدیریتی یکپارچه:
– سیستم‌های برنامه‌ریزی، کنترل و ارزیابی عملکرد را یکپارچه کنید.
– فرآیندهای تصمیم‌گیری و حل مسئله را بهبود دهید.
– استفاده از فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی را در سازمان توسعه دهید.

با به کارگیری این رویکردها، می‌توان مدیریت و اداره کردن را در یک سازمان به صورت متوازن و بهینه سازی کرد.
برای پیاده‌سازی سیستم‌های مدیریتی یکپارچه در یک سازمان، می‌توان از مراحل زیر استفاده کرد:

۱٫ ارزیابی وضعیت موجود:
– شناسایی سیستم‌ها و فرآیندهای مدیریتی موجود در سازمان
– تحلیل نقاط قوت و ضعف سیستم‌های فعلی
– بررسی میزان یکپارچگی و همپوشانی بین سیستم‌ها

۲٫ تعریف نیازهای سازمان:
– شناسایی نیازهای مدیریتی و عملیاتی سازمان
– تعیین اهداف و الزامات یکپارچه‌سازی سیستم‌ها
– تدوین معیارهای موفقیت برای ارزیابی سیستم‌های جدید

۳٫ طراحی سیستم‌های مدیریتی یکپارچه:
– تعریف ساختار و معماری سیستم‌های جامع مدیریتی
– یکپارچه‌سازی فرآیندها، داده‌ها و گزارش‌دهی
– استفاده از فناوری‌های نوین برای یکپارچگی سیستم‌ها

۴٫ پیاده‌سازی و توسعه:
– ایجاد پایلوت و اجرای پروژه‌های نمونه
– تدوین استانداردها و دستورالعمل‌های اجرایی
– آموزش و توانمندسازی کاربران نهایی

۵٫ آزمایش و تست:
– انجام آزمایش‌های سیستمی و کاربردی
– ارزیابی عملکرد و تطبیق با اهداف تعیین شده
– بازنگری و اصلاح سیستم‌ها بر اساس بازخوردها

۶٫ پشتیبانی و نگهداری:
– برنامه‌ریزی برای پشتیبانی و نگهداری مستمر سیستم‌ها
– توسعه و بروزرسانی سیستم‌ها در راستای نیازهای سازمان
– اطمینان از یکپارچگی و کارایی مستمر سیستم‌ها

با پیروی از این مراحل، می‌توانید سیستم‌های مدیریتی یکپارچه را در سازمان خود پیاده‌سازی کنید و به سطح بالایی از کارایی و اثربخشی در مدیریت دست یابید.
با توجه به شرایط دشوار اقتصادی کنونی در ایران، پیشنهادهای زیر برای مدیریت بهتر این وضعیت ارائه می‌شود:

۱٫ اصلاح نظام ارزی و بازار مبادلات ارزی: ایجاد یک سیستم شفاف و متمرکز برای تعیین نرخ ارز با استفاده از مکانیزم های بازار و دوری از مداخله های دستوری. همچنین تقویت نقش بخش خصوصی در بازار ارز.

۲٫ سیاست‌های انقباضی پولی و مالی: اعمال سیاست‌های پولی و مالی انقباضی، از جمله کاهش نرخ تسهیلات بانکی، محدودیت‌های اعتباری و مهار رشد پایه پولی برای کنترل تورم.

۳٫ بهبود فضای کسب و کار و جذب سرمایه‌گذاری خارجی: اصلاح قوانین و مقررات، کاهش موانع کسب و کار، حمایت از فعالیت‌های تولیدی و صادراتی، و جذب سرمایه‌گذاری‌های خارجی برای افزایش تولید و اشتغال.

۴٫ هدفمند کردن یارانه‌ها و کمک‌های معیشتی: هدف‌گذاری و پرداخت دقیق‌تر یارانه‌ها و کمک‌های معیشتی به گروه‌های هدف برای کاهش فشار بر بودجه دولت و تخصیص بهینه‌تر منابع.

۵٫ افزایش بهره‌وری و حمایت از تولید: تمرکز بر افزایش بهره‌وری در بخش‌های مختلف اقتصادی، حمایت از فعالیت‌های تولیدی داخلی و افزایش سهم تولید در اقتصاد.

این مجموعه سیاست‌ها با هدف ایجاد ثبات اقتصادی، کنترل تورم، و بهبود وضعیت معیشتی مردم پیشنهاد می‌شود. اجرای موفق این سیاست‌ها نیازمند برنامه‌ریزی دقیق، هماهنگی بین دستگاه‌های مختلف و مشارکت فعال بخش خصوصی است.
ایران می‌تواند از تجربه چین در چند زمینه مهم برای بهبود شرایط اقتصادی خود استفاده کند:

۱٫ اصلاحات اقتصادی و بازگشایی اقتصاد به روی سرمایه‌گذاری خارجی:
– چین در دهه‌های گذشته با اجرای اصلاحات اقتصادی و باز کردن درهای اقتصاد خود به روی سرمایه‌گذاران خارجی، به رشد اقتصادی چشمگیری دست یافت.
– ایران می‌تواند با اجرای اصلاحات مشابه در حوزه‌های مختلف اقتصادی، زمینه را برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی فراهم کند.

۲٫ سیاست‌های پولی انقباضی برای کنترل تورم:
– چین برای مهار تورم از سیاست‌های پولی انقباضی استفاده کرده است.
– ایران نیز می‌تواند با اتخاذ سیاست‌های پولی سختگیرانه‌تر، مثل افزایش نرخ بهره و محدودیت در حجم نقدینگی، در کنترل تورم مؤثر باشد.

۳٫ توسعه صنایع صادراتی و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی:
– چین با تمرکز بر توسعه صنایع صادراتی، به کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی دست یافت.
– ایران نیز می‌تواند با سرمایه‌گذاری در تنوع‌بخشی به صادرات غیرنفتی، به کاهش آسیب‌پذیری اقتصاد خود کمک کند.

در مجموع، بررسی دقیق‌تر تجربیات چین و درس‌آموزی از آن می‌تواند برای ایران در بهبود شرایط اقتصادی بسیار مفید باشد.برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی در ایران، چند راهکار مهم را می‌توان در نظر گرفت:

۱٫ اصلاح محیط کسب‌وکار و قوانین:
– بازنگری در قوانین و مقررات مربوط به سرمایه‌گذاری خارجی برای ایجاد محیطی شفاف و پیش‌بینی‌پذیر
– تسهیل فرایندهای اداری و بروکراتیک مربوط به ثبت شرکت‌ها و شروع فعالیت

۲٫ ایجاد مناطق ویژه اقتصادی و تجاری:
– ایجاد مناطق ویژه با مشوق‌ها و معافیت‌های گمرکی و مالیاتی برای سرمایه‌گذاران خارجی
– استقرار زیرساخت‌های مناسب در این مناطق برای جذب سرمایه‌گذاری

۳٫ عقد قراردادهای بلندمدت با سرمایه‌گذاران:
– پیشنهاد قراردادهای بلندمدت و تضمین‌های حقوقی برای بهبود ثبات و اطمینان سرمایه‌گذاران
– تأمین مالی و پوشش ریسک‌های سرمایه‌گذاری برای سرمایه‌گذاران خارجی

۴٫ بهبود شاخص‌های حاکمیتی و کاهش ریسک‌های سیاسی:
– تقویت حاکمیت قانون، ثبات سیاسی و کاهش فساد اداری
– ایجاد وضوح و تضمین در حفظ حقوق مالکیت برای سرمایه‌گذاران

۵٫ تبلیغات و بازاریابی هدفمند:
– معرفی فرصت‌های سرمایه‌گذاری در ایران به شرکت‌های خارجی
– برگزاری رویدادها و نمایشگاه‌های تخصصی برای جذب سرمایه‌گذاران بالقوه

اجرای این راهکارها می‌تواند در جذب سرمایه‌گذاری خارجی و بهبود وضعیت اقتصادی ایران مؤثر باشد.